براساس تحقیقات اخیر، بزرگسالان با ناتوانیهای یادگیری که قبلاً نادیده گرفته میشدند، حالا قدرتها و تواناییهای خود را نشان میدهند. محققان به طور فزایندهای به مسائل مربوط به این گروه توجه میکنند. قبلاً، متخصصان باور داشتند که مشکلات کودکان با ناتوانیهای یادگیری در طول نوجوانی کاهش مییابد، اما اکنون میدانیم که بسیاری از بزرگسالان نیاز به برنامهریزی ویژه دارند و تعداد آنهایی که در تشخیص و درمان مشکلات خود نقش فعال دارند، رو به افزایش است.
این علاقه به بزرگسالان با ناتوانیهای یادگیری منجر به برنامهریزی برای بهبود انتقال از نوجوانی به بزرگسالی شده است. انتقال به شکل زیر تعریف میشود: همکاری بین برنامههای مدرسه، خدمات بخشهای مختلف و حمایتهای جامعه. برنامهریزی برای انتقال باید حداکثر از سن ۱۴ سالگی آغاز شود و دانشآموزان را برای پذیرفتن حداقل ۱۱۷ خدمت آماده کند.
این تعریف بر مجموعهای از خدمات تأکید میکند و تنها بر اشتغال تمرکز نمیکند. این مفهوم نیازمند نگرش افراد مختلفی است که در حوزه انتقال دخالت دارند و به ابعاد مختلفی وابسته است.
ناتوانی های یادگیری چه پیامدهایی در طول زندگی دارند؟
ما به دو دلیل کلی میرسیم که ناتوانیهای یادگیری معمولاً در بزرگسالی ادامه مییابند. اولین دلیل، تحقیقاتی است که بر روی ویژگیها و پیامدها انجام شده است. تحقیقات اغلب در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بر ویژگیهای دانشآموزان دبیرستانی و بزرگسالان تمرکز داشتند. نتایج این تحقیقات نشان میدهد که مشکلات تحصیلی و اجتماعی که در کودکی ظاهر میشوند، احتمالاً در بزرگسالی نیز وجود دارند.